جدول جو
جدول جو

معنی جفت هاکردن - جستجوی لغت در جدول جو

جفت هاکردن
دو چیز را به یکدیگر نزدیک کردن، میزان نمودن مگسک تفنگ با
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
دو چیز را با هم برابر ساختن مانند هم کردن، به هم پیوند دادن، دو حیوان نر و ماده را کنار هم قرار دادن برای جفت گیری
فرهنگ فارسی عمید
زوج قرار دادن، چیزی را با چیزی دیگر برابر کردن، جفتگیری کردن بارور کردن چارپایان ماده را بوسیله چارپایان نر لقاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
Pair
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
apparier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کچ کردن، پیچاندن، منحرف کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تخته کردن چوب
فرهنگ گویش مازندرانی
تشنگی بیش از حد به طوری که دهان کف کند
فرهنگ گویش مازندرانی
با فشار آب بینی را تخلیه کردن فین کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
ریختن و جا دادن، جا کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
گفتاری از روی تحکم و تحقیر به دیگری، نوعی نفرین است به معنای کوفت گرفته
فرهنگ گویش مازندرانی
پایین آوردن، از بالا به پایین ریختن برگ از شاخه های و سرشاخه
فرهنگ گویش مازندرانی
عصبی شدن و لج کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
جمع آوری کردن، مرتب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پریدن با دو پا به صورت جفت پا پریدن
فرهنگ گویش مازندرانی
جوانه زدن ناگهانی و فراوان گیاهان، پیوند دادن دو چیز
فرهنگ گویش مازندرانی
روی گرداندن، مجازا: گریختن و فرار کردن در جنگ و نزاع
فرهنگ گویش مازندرانی
دشت کردن، مسطح کردن، اولین وجه دریافتی از کسب روزانه، کشمکش و مرافعه را به اوج رساندن
فرهنگ گویش مازندرانی
باز کردن پشم یا پنبه
فرهنگ گویش مازندرانی
لخته شدن خون
فرهنگ گویش مازندرانی
صدای پاره شدن پارچه، صوتی آوایی که از بریدن و ترک برداشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
فراهم کردن، درست کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
جنگیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پف کردن، سیخ شدن مو از ترس یا سرما
فرهنگ گویش مازندرانی
جور کردن، تراز کردن تخته ها در نجاری
فرهنگ گویش مازندرانی
خرناس کشیدن به هنگام خواب
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
спаривать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
paaren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
з'єднувати в пари
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
parować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
配对
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
emparelhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
abbinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
emparejar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
koppelen
دیکشنری فارسی به هلندی